یک روز سرانجام با تو وداعی آبی می کنم ...

می دانم ، روزی از من خواهی پرسید :

مگر وداع هم رنگ دارد؟  ... آن هم به رنگ آبی ؟

من در جواب تو ، فقط چشمانم را می بندم ، سالی که بر من و تو گذشت فقط ۳۶۵ روز نبود ، جمعه ها را باید دو روز حساب کرد

باید تقویم ها را در آفتاب نهاد تا رنگ ببازد ...

(احمدرضا احمدی)


قطار می رود 
تو می روی 
تمام ایستگاه می رود 
و من چقدر ساده ام 
که سال های سال 
در انتظار تو 
کنار این قطار رفته ایستاده ام 
و همچنان 
به نرده های ایستگاه رفته 
تکیه داده ام

(قیصر امین پور)


 يك قطره خاك نوشت" خــــــــداحـــــــافـــــــــظ "  !!!

به قول دختر گيس بلند افسانه هاي دور كه به خواب زمستاني فرو رفته و با آمدن بهار بيدار خواهد شد :

به همين سادگي ، به همين خوشمزگي !